نازنینم قریون خنده هات برم فدای قد وبالات دوست دارم ازهمه چیز برات بگم هم خوبی هایت و هم نق زدن هایت . دیروز کلافه ام کردی از بس نق زدی همش از سر کولم بالا رفتی . جان مادر تحمل می کنم برایت می خندم سرگرمت می کنم اما در درونم غوغا به پا می کنی سرگردانم می کنی می خواهم بگذارمت به حال خودت و گریه هایت اما چند قدمی بیشتر نرفتم که قلبم فرمان برگشت به سویت را می دهد مغزم هماره بر سرم می کوبد آنی که شیون سر می دهد هلیای توست پاره وجودت . چه کسی جز تو آرام جانش هست به سمتت بر می گردم و در آغوشت می گیرم و جانانه می بوسمت هر چند که نمی گذاری ببوسمت اما همه چیزت را دوست دارم حتی گریه هایت نق زدن هایت همه و همه به داشتنت می ارزد عزیز مادر...